نوشته شده توسط : nahal





Picture of a Donkey  Kicking out one Hind Leg
 
خدا خر را آفرید و به اوگفت:
تو بار خواهی برد، از زمانی که 
تابش آفتاب آغاز می شود تا زمانی 
که تاریکی شب سر می رسد.و همواره بر 
پشت تو باری سنگین خواهد بود.و تو 
علف خواهی خورد و از عقل بی بهره 
خواهی بود و پنجاه سال عمر خواهی 
کرد و تو یک خر خواهی 
بود. 

خر به خداوند پاسخ  داد:خداوندا!من می خواهم خر باشم، 
اما پنجاه سال برای خری همچون من 
عمری طولانی است.پس کاری کن فقط 
بیست سال زندگی کنم و خداوند آرزوی 
خر را برآورده کرد
 
excited alert puppy wagging  his tail with a bone in his mouth
 
 


خدا سگ را آفرید و به او  گفت:
 تو نگهبان خانه انسان خواهی 
بود و بهترین دوست و وفادارترین 
یار انسان خواهی شد.تو غذایی را که 
به تو می دهند خواهی خورد و سی سال 
زندگی خواهی کرد.تو یک سگ خواهی 
بود. 

سگ به خداوند پاسخ  داد:
خداوندا!سی سال زندگی عمری 
طولانی است.کاری کن من فقط پانزده 
سال عمر کنم و خداوند آرزوی سگ را 
برآورد... 

Picture of a Cute Little Monkey with Big  <br /> Ears
 
 

خدا میمون را آفرید و به  او گفت:
و تو از این سو به آن سو و از 
این شاخه به آن شاخه خواهی پرید و 
برای سرگرم کردن دیگران کارهای 
جالب انجام خواهی داد و بیست سال 
عمر خواهی کرد.و یک میمون خواهی 
بود. 

میمون به خداوند پاسخ  داد:
بیست سال عمری طولانی است، من 
می خواهم ده سال عمر کنم.و خداوند 
آرزوی میمون را برآورده 
کرد. 

و
goofy  looking man with his tongue hanging out wearing a smiley face tie

سرانجام خداوند انسان را آفرید و  به او گفت:
تو انسان هستی.تنها 
مخلوق هوشمند روی تمام سطح کره 
زمین.تو می توانی از هوش خودت 
استفاده کنی و سروری همه موجودات 
را برعهده بگیری و بر تمام جهان 
تسلط داشته باشی.و تو بیست سال عمر 
خواهی کرد. 

انسان گفت:سرورم!گرچه من 
دوست دارم انسان باشم، اما بیست 
سال مدت کمی برای زندگی است.آن سی 
سالی که خر نخواست ، آن پانزده 
سالی که سگ نخواست و آن ده سالی که 
میمون نخواست زندگی کند، به من 
بده. 

و 
خداوند آرزوی انسان را برآورده 
کرد... 

و 
از آن زمان تا کنون انسان فقط بیست 
سال مثل انسان زندگی می 
کند!!! 

و
 
Picture of a Father Giving his Son a Horse Ride

پس از آن،ازدواج می کند و سی سال 
مثل خر کار می کند مثل خر زندگی می 
کند ، و مثل خر بار می 
برد

و
frantic dad trying to multi task  and work on the computer and iron at the same time with children causing  chaos
 
 

پس از اینکه فرزندانش بزرگ شدند، 
پانزده سال مثل سگ از خانه ای که در 
آن زندگی می کند، نگهبانی می دهد و 
هرچه به او بدهند می 
خورد...!!!
و
Picture of an Angry Old Man  Waving his Cane

وقتی پیر شد، ده سال مثل میمون 
زندگی می کند؛ از خانه این پسرش به 
خانه آن دخترش می رود و سعی می کند 
مثل میمون نوه هایش را سرگرم 
کند

 




:: بازدید از این مطلب : 628
|
امتیاز مطلب : 22
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
تاریخ انتشار : جمعه 20 خرداد 1390 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: