نوشته شده توسط : nahal



خیلی مطلب به ذهنم رسید که در آستانه ماه مبارک رمضان هدیه تان کنم . ولی روحبخش تر از کلام میرزا اسماعیل اقای دولابی پیدا نکردم:

ماه رمضان خیلی شریف است، بزرگ است.هر چه میتوانید قدر بدانید. انشالله خدا کمک کند و قلبهایتان را خودش متمایل کند.برای سال دیگر هیچ کس قول نداده است. در اختیار او هستیم. نمیدانیم کجا میرویم. اتفاقا ما هم میگشتیم عقب یک جایی که نفهمیم کجا میرویم و چه کاره هستیم. چون هر چه فهمیدیم باز دیدیم که نفهمیدیم. اول فهمیدیم کمی گریه کردیم، کمی ناراحت شدیم، بعد نفهمیدیم، دو دفعه فهمیدیم باز نفهمیدیم، آخرش گفتیم خدایا میدانی چیست؟ ما نمیفهمیم، نمیفهمیم، نمیفهمیم و خودمان را راحت کردیم! خوب جایی است اینجا، چون او هست دیگر.
خدا هست...پیغمبرها گفتند خدا هست، ما هم عاجز شدیم و از روی عجز گفتیم خدا هست. بعد دیدیم خوب جایی سر در اوردیم. قربان این عجز، قربان این فقر، قربان این مرض. هر چه هست خوب چیزی است چون انسان را به دوست میرساند. احتیاج، فقر، غربت، تنهایی، انسان را به چه جای خوبی میبرد. میبرد نزد خدا...
شبهای ماه رمضان است، اغلب شما جوان هستید. وضو بگیرید،نماز بخوانید، کم حرف بزنید، کم قصه بگویید...شما که روزه دارید کمی به کارهایتان برسید. به کار نفس خودتان برسید...این خیلی قیمتی است...ادم افطار حقیقی را با خدا میکند. افطار حقیقی که خوردن نیست. ابعث حیا، ان افطار است...
شبها کار کنید، بویژه ماه رمضان. اگر منتهای خودتان را حالا پیدا نکنید کی پیدا خواهید کرد؟
فان ربک المنتهی.(نجم/24)...انتهای شما خداست...

.
.
.
.
.


روزه فقط امساک از اکل و شرب نیست، بلکه شرائطی دیگر هم همراه آن است، تعهد و مسؤولیتهای انسان در برابر روزه، این فریضه الهی زیاد است.



:: بازدید از این مطلب : 1451
|
امتیاز مطلب : 22
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
تاریخ انتشار : 20 مرداد 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : nahal

   

طبق معمول چون اولین مسافر بودم نشستم جلو و چند دقیقه بعد یك جوان همراه یك دختر خانم جوان تر سوار شدند و بعد از آنها یك خانم مانتوئی كه به نظر می آمد عمری از او گذشته باشد سوار شد.(اینكه می گویم عمری ازش گذشته به خاطر این است كه نمی شود سن خانم ها را دقیق فهمید بعضا حتی خود خانم ها هم نمی دانند چند ساله هستند!! دلیلش هم این است كه چون سنشان را به كسی نمی گویند لذا اگر خودشان هم فراموش كنند دیگر معلوم نمی شود كه سنشان چقدر است!)

    

بگذریم. ماشین كه راه افتاد آن دو قناری عاشق شروع كردند با هم حرف زدن و كلا حواسشان به حرفهای همدیگر بود كه یك دفعه این خانم احتمالا مسن با لحنی عشوه گرانه خطاب به پسر جوان گفت: - آقا خودتو نچسبون به من برو اونورتر!پسر جوان هم با لحنی كه انگار حواسش اصلا به این خانم نیست گفت:- باشه چشم!و دوباره مشغول حرف زدن با معشوق گلعذار خود شد! جلوتر كه رفتیم باز این بار آن خانم به طور قطع مسن! با لحنی تندتر خطاب به پسر جوان گفت:

  

- آقا خودتو نچسبون به من دیگه!پسر جوان مزاحم هم كه خیلی با پیرزن فاصله داشت یك كم دیگر خودش را جمع تر كرد و گفت:- عذر میخوام حاجیه خانم! (البته پسرك گفت حاج خانم ولی چون حاجیه خانم به لحاظ قواعد عربی صحیح تر است من می نویسم حاجیه خانم) ولی مثل این كه پیرزن بی خیال نمی شد و احتمالا یاد جوانی هایش افتاده بود كه بیشتر تحویلش می گرفتند! و به طور كلی توهم او را احاطه كرده بود. لحظاتی بعد باز به پسر جوان هوس باز!

  

 گفت:- آقا یه كم برو اونورتر دیگه چسبیدی به من!پسرك قصه ما كه گویا یك نمه قاطی كرده بود، گفت:- جاجیه خانم! ین دختر خانم رو میبینی؟ نامزدمه! تازه مثل شما هم هفتاد سالش نیست! حالا من بر مبنای كدام دلیل و توجیهی باید به شما بچسبم؟ سر پیری معركه گرفتی؟راننده هم كه از این ماجرا پوزخندی ملیح! بر لبانش نشسته بود به خانم مسن اندر مسن گفت:- خانم شما بیاید جلو! آقا شما هم اگر ممكنه لطف كنید و عقب بنشینید(خطاب به من بود)قبول كردم و جایمان را عوض كردیم. یك كم كه جلوتر رفتیم من تصمیم گرفتم طبق عادات حسنه خودم مقداری پسرك جوان را اذیت كنم و در خلال عشق بازی هایش پارازیتی از خودم در كنم. لذا به پسرك هرزه گفتم:- آقا خودتو نچسبون به من برو اونطرفتر!پسرك كه كمی جا خورده بود یك نگاه متعجبانه به من كرد ولی وقتی چشم تو چشم شدیم هر دو نتوانستیم جلوی خنده خود را بگیریم




:: بازدید از این مطلب : 1138
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : 20 مرداد 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : nahal

 

     


در سال 1264 قمری، نخستین برنامه‌ی دولت ایران برای واکسن زدن به فرمان امیرکبیر آغاز شد. در آن برنامه، کودکان و نوجوانانی ایرانی را آبله‌کوبی می‌کردند.
   
اما چند روز پس از آغاز آبله‌کوبی به امیر کبیر خبردادند که مردم از روی ناآگاهی نمی‌خواهند واکسن بزنند. به‌ویژه که چند تن از فالگیرها و دعانویس‌ها در شهر شایعه کرده بودند که واکسن زدن باعث راه ‌یافتن جن به خون انسان می‌شود
   
هنگامی که خبر رسید پنج نفر به علت ابتلا به بیماری آبله جان باخته‌اند، امیر بی‌درنگ فرمان داد هر کسی که حاضر نشود آبله بکوبد باید پنج تومان به صندوق دولت جریمه بپردازد. او تصور می کرد که با این فرمان همه مردم آبله می‌کوبند. اما نفوذ سخن دعانویس‌ها و نادانی مردم بیش از آن بود که فرمان امیر را بپذیرند. شماری که پول کافی داشتند، پنج تومان را پرداختند و از آبله‌کوبی سرباز زدند.
   
 شماری دیگر هنگام مراجعه مأموران در آب انبارها پنهان می‌شدند یا از شهر بیرون می‌رفتند روز بیست و هشتم ماه ربیع الاول به امیر اطلاع دادند که در همه‌ی شهر تهران و روستاهای پیرامون آن فقط سی‌صد و سی نفر آبله کوبیده‌اند
       
در همان روز، پاره دوزی را که فرزندش از بیماری آبله مرده بود، به نزد او آوردند. امیر به جسد کودک نگریست و آنگاه گفت: ما که برای نجات بچه‌هایتان آبله‌کوب فرستادیم. پیرمرد با اندوه فراوان گفت: حضرت امیر، به من گفته بودند که اگر بچه را آبله بکوبیم جن زده می‌شود. امیر فریاد کشید: وای از جهل و نادانی، حال، گذشته از اینکه فرزندت را از دست داده‌ای باید پنج تومان هم جریمه بدهی.
   
پیرمرد با التماس گفت: باور کنید که هیچ ندارم. امیرکبیر دست در جیب خود کرد و پنج تومان به او داد و سپس گفت: حکم برنمی‌گردد، این پنج تومان را به صندوق دولت بپرداز چند دقیقه دیگر، بقالی را آوردند که فرزند او نیز از آبله مرده بود.
   
این بار امیرکبیر دیگر نتوانست تحمل کند. روی صندلی نشست و با حالی زار شروع به گریستن کرد. در آن هنگام میرزا آقاخان وارد شد. او در کمتر زمانی امیرکبیر را در حال گریستن دیده بود. علت را پرسید و ملازمان امیر گفتند که دو کودک شیرخوار پاره دوز و بقالی از بیماری آبله مرده‌اند.
  
میرزا آقاخان با شگفتی گفت: عجب، من تصور می‌کردم که میرزا احمدخان، پسر امیر، مرده است که او این چنین های‌های می‌گرید. سپس، به امیر نزدیک شد و گفت: گریستن، آن هم به این گونه، برای دو بچه‌ی شیرخوار بقال و چقال در شأن شما نیست.
   
امیر سر برداشت و با خشم به او نگریست، آنچنان که میرزا آقاخان از ترس بر خود لرزید. امیر اشک‌هایش را پاک کرد و گفت: خاموش باش. تا زمانی که ما سرپرستی این ملت را بر عهده داریم، مسئول مرگشان ما هستیم. میرزا آقاخان آهسته گفت: ولی اینان خود در اثر جهل آبله نکوبیده‌اند امیر با صدای رسا گفت: و مسئول جهلشان نیز ما هستیم. اگر ما در هر روستا و کوچه و خیابانی مدرسه بسازیم و کتابخانه ایجاد کنیم، دعانویس‌ها بساطشان را جمع می‌کنند. تمام ایرانی‌ها اولاد حقیقی من هستند و من از این می‌گریم که چرا این مردم باید این قدر جاهل باشند که در اثر نکوبیدن آبله بمیرند .

 



:: بازدید از این مطلب : 1242
|
امتیاز مطلب : 13
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ انتشار : 20 مرداد 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : nahal

دانشمندان بر این عقیده‌اند که «گرفتن دستان همسر» می‌تواند درد افراد را در شرایط ناراحتی کاهش دهد.محققان در جریان تحقیقات خود به این نتیجه رسیدند که لمس کردن و یا دیدن تصویر شریک زندگی، می‌تواند باعث کاهش درد افراد شود. این موضوع حداقل در مورد زنان درست است.این کشف جدید که توسط روان‌شناسان دانشگاه کالیفرنیا حاصل شده است، اهمیت روابط اجتماعی را مورد تاکید قرار می‌دهد.«نایومی آیزنبرگر» یکی از محققانی که در این مطالعه شرکت داشته است می‌گوید: «زمانی که زنان به عکس‌های همسرشان نگاه می‌کنند - نسبت به زمانی که عکس‌های یک شی‌ء یا فرد غریبه را تماشا می‌کنند، واقعاً درد کمتری در برابر محرک‌های گرما از خود نشان می‌دهند».

:: بازدید از این مطلب : 1200
|
امتیاز مطلب : 19
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : 20 مرداد 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : nahal

40520.jpg

مردان نباید جوراب سفید بپوشند. این یک قانون همیشگی در فشن و مد است؛ درست همانطور که ست بودن کمربند و کفش یک قانون کلی بدون چون و چرا است. زیرا...
 
مردان نباید جوراب سفید بپوشند. این یک قانون همیشگی در فشن و مد است؛ درست همانطور که ست بودن کمربند و کفش یک قانون کلی بدون چون و چرا است.

در اینجا چهار دلیل را برای شما ذکر می‌کنیم که چرا مردان نباید جوراب سفید بپوشن....

جوراب سفید با هیچ چیز ست نمی‌شود

اغلب آقایان معمولا شلوار سفید نمی‌پوشند؛ اگر شلوار سفید نپوشید، جوراب سفید با بیشتر لباس‌های شما هماهنگ و ست نمی‌شود. شما معمولا غیر از مواقعی که کت شلوار اسپرت روشن می‌پوشید، شلواری انتخاب می‌کنید که 90 درصد آقایان استفاده می‌کنند: بیشتر اوقات شلوار جین، شلوار مدل ارتشی یا شلوار پارچه‌ای جلو راسته تیره رنگ می‌پوشید. همانطور که می‌دانید جوراب باید با شلواری که می‌پوشید ست بشود. جورابهای خیلی روشن و سفید با اکثر لباس‌های قفسه لباس شما مغایرت دارد. بنابراین سعی کنید به‌جای جوراب سفید، جوراب‌های خاکستری، سرمه‌ای و مشکی تهیه کنید که به‌خوبی با لباس‌های شما ست می‌شوند. 

کثیف شدن جوراب سفید

اگر شما هم جزء آن دسته از افرادی هستید که جوراب سفید می‌پوشید، باید توجه داشته باشید که لکه و آلودگی به طور مشخص و واضحی روی زمینه سفید جوراب شما دیده می‌شود. بنابراین در میهمانی و مراسم رسمی باعث شرمندگی و ناراحتی شما خواهد شد. خصوصا در فصل زمستان که آلودگی، کثیفی و برف و باران باعث کثیف شدن بیشتر جوراب می‌شود. صحنه‌ای را مجسم کنید که مجبور هستید تا جورابهای کثیف خود را از نگاه سایرین پنهان کنید تا کمتر دیده بشود! اما اگر جوراب تیره‌تری انتخاب کرده باشید، به کثیفی آن کمتر توجه می‌شود. 

جوراب سفید ورزشی و غیررسمی است

جوراب سفید همیشه جورابی غیررسمی و ورزشی است . بنابراین هیچ وقت نباید با لباس رسمی و کفش رسمی خود جوراب سفید بپوشید. جوراب سفید با شلوارک ورزشی، شلوار بنددار راحتی، پیژامه و کفش ورزشی خوب است؛ اما با لباس‌های دیگر مسخره و خنده‌دار می‌شود. 

جوراب سفید خیلی خیلی معمولی است شما همیشه دوست دارید بهتر از قبل باشید و بهتر بودن منوط به مواجهه و مقابله با چالش‌های زندگی است. به همین دلیل شما مسولیت‌های جدیدی در محیط کار قبول می‌کنید و سعی می‌کنید پیشرفت کنید. شما باید همین شیوه را در پوشیدن لباس و حضور در جامعه هم به کار ببرید و همیشه تلاش کنید تا بهترین را انتخاب کنید نه ساده‌ترین را. از لباس پایین‌تنه شروع کنید.

بجای انتخاب روش ساده و خیلی معمولی در پوشیدن جوراب، حتما دقت کنید که جوراب با شلوارتان ست باشد. در مرحله بعد سعی کنید آن را با لوازم جانبی مانند کراوات یا دستمال جیب خود هماهنگ کنید. رنگ جوراب‌های شما ممکن است خیلی بی‌اهمیت و جزئی به نظر برسد، اما توجه به همین جزئیات است که افراد را از هم متمایز می‌کند. پس پوشیدن جوراب سفید را فراموش کنید.



:: بازدید از این مطلب : 1312
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ انتشار : 20 مرداد 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : nahal

بیست و پنج ترفند عالی برای لاغر شدن !

عواملی از این دست و عوامل استرس زای دیگر که منجر به اضافه وزن در افراد شده است، آنها را به حل این نقیصه یا بیماری هدایت می کند.
 

وزن اضافه بر معمول یا همان چاقی که غالباً ناشی از کم تحرکی و سوء تغذیه در جهان امروزی است در حال تبدیل به یک معضل اجتماعی است. فراهم شدن وسایل رفاه و پی آمد آن تنبل شدن افراد در انجام بعضی از کارها و کم شدن ترددها از یک طرف و شتاب در امور از جمله صرف غذا باعث مشکلات عدیده گوارشی و لاجرم چاقی شده است. عواملی از این دست و عوامل استرس زای دیگر که منجر به اضافه وزن در افراد شده است، آنها را به حل این نقیصه یا بیماری هدایت می کند. پناه بردن به دارو درمانی و یا پرداختن به ورزش و شبه ورزش هایی از جمله حمام سونا و استخر جکوزی، معمول ترین روش هایی است که افراد مبتلا به چاقی به آنها می پردازند.

ورزشهای سنگین و کم کردن وزن با عمل از دست دادن آب بدن در زمان کوتاه و پناه بردن به انواع داروها، ممکن است در کوتاه مدت پاسخی رضایت برانگیز به فرد بدهد، اما در درازمدت علاوه بر عودت بیماری، ممکن است مسبب بیماری های دیگر در استخوان ها و مفاصل نیز گردد.

بعد روانی چاقی که همانا جامعه گریزی و لاجرم افسردگی است، خطری به مراتب بیشتر از جنبه های جسمی آن دارد. این که چگونه برنامه هایی را در کارهای روزانه مان بگنجانیم که در سایه برنامه معمول و متعارف زندگی مان گم شده، ضمناً در کنترل وزن کمک مان کنند، همان دستورالعملی است که ما به آن ترفند های لاغری می گوییم، اتخاذ چنین روش هایی ارزان، شدنی و مفید است.

۱) هر روز ۵ وعده غذا میل کنید(۳ وعده کامل و ۲ وعده میان وعده صبح تا ظهر و ظهر تا شب. در این صورت متابولیسم بدن افزایش یافته و کالری ها سوخته می شود.)

۲) وقتی احساس کردید که اشتهایتان برطرف شده است، از روی میز بلند شوید، در این صورت شما معده خود را آموزش می دهید که به یک چاه بدون انتها تبدیل نشود.

۳) غذایتان را با سبزیجاتی مثل جعفری، ترخون و آویشن مخلوط کنید و با چاشنی های خوشبویی مثل پیاز، سیر، لیمو، سرکه یا ادویه هایی مثل زعفران، دارچین و کاری آن را میل کنید.

۴) گوشت و ماهی باید در کباب پز پخته شوند و با کمی روغن و مواد معطر آب پز شوند.

۵) از برنامه غذایی تان، مواد غذایی شور را حذف کنید(پنیر، گوشت و ماهی دودی…)

۶) یک لیوان آب پرتقال، لیمو، گریپ فروت و… قبل از غذا میل کنید. آزمایش نشان می دهد که این موضوع به حفظ اندام کمک می کند زیرا دستگاه گوارش را آرام کرده اشتها را کاهش می دهد.

۷) خوردن سبزیجات به صورت خام ضروریست، خصوصاً کاهو، پیاز، رازیانه، مارچوبه، کدوحلوایی، لوبیازمینی، فلفل و قارچ.

۸) به مقدار زیاد آب بنوشید، زیرا سموم زائد بدن و باقیمانده نمک موجود در بدن را دفع می کند. بهتر است یک لیوان آب قبل از خواب نوشیده شود، زیرا اسید اوریک بدن را رقیق می کند. همچنین هر روز صبح بلافاصله بعد از بیداری، خوردن یک لیوان آب برای مبارزه با یبوست ضروری است.

۹) برای پختن سبزیجات از زودپز استفاده کنید، زیرا طعم و رنگ و بوی آنها را حفظ می کند.

۱۰) اگر در حال عبور از یک بحران هستید، سعی کنید یخچال خودتان را با مواد غذایی کم کالری پر کنید.

۱۱) از شیرینی ها و مارمالادهای صنعتی و کارخانه ای اجتناب کنید.

۱۲) از غذا خوردنتان لذت ببرید و در حین غذا خوردن سعی کنید آرامش داشته و با نشاط غذا بخورید.

۱۳) تلاش کنید بعد از شام چیزی میل نکنید، زیرا زمان لازم جهت هضم غذا قبل از خواب از میان می رود.

۱۴) بعد از خوردن هر غذا یا در هر موقعیتی پیاده روی کنید و بدانید که پیاده روی تنش و اضطراب را کاهش می دهد.

۱۵) خوردن میوه با پوست، راهی است برای مقابله با یبوست. در این ارتباط می توانید آلبالو، گیلاس، آلو، توت فرنگی، سیب، انگور و هلو بخورید.

۱۶) از آسانسور دوری کنید و از پله ها برای رسیدن به خانه یا اداره استفاده کنید. بالا رفتن از پله ها ۱۱۰۰ کالری در ساعت می سوزاند و همچنین ران ها را تقویت می کند.

۱۷) یک ایستگاه قبل از مقصد و یک ایستگاه بعد از مبدأ از اتوبوس سوار یا پیاده شوید.

۱۸) از نوشابه های گازدار اجتناب کنید و به جای آن از آب یا نوشیدنی بدون شکر استفاده کنید.

۱۹) از ماشین شخصی تان کمتر استفاده نموده، به جای آن پیاده طی طریق کنید.

۲۰) در مصرف نمک زیاد روی نکنید، چرا که نمک آب را در نسوج بدن نگاه می دارد.

۲۱) تنبل نباشید و از راه های میان بر و کوتاه برای رسیدن به مقصد خودداری کنید. بهتر است که از راه های طولانی تر استفاده کنید و در زمان تردد صرفه جو نباشید.

۲۲) کالری، پروتئین، چربی، شکر و چیزهایی را که می خورید با هم مقایسه کنید، در این صورت یک رژیم سالم غذایی به دست می آورید.

۲۳) از غذاهای اشتهاآور دوری کنید و به جای آن تا می توانید از میوه یا مواد غذایی کم کالری در نیمروز استفاده کنید.

۲۴) یک روش خوب برای شروع یک روز خوب، انجام حرکات ورزشی به مدت ۲۵ دقیقه است.

۲۵) اگر فرزند کوچک دارید، بهانه خوبی است برای این که هر روز برای قدم زدن با او و رفتن به پارک از خانه خارج شوید. و اگر چنین نیست، شما می توانید از یک دوست و همسایه کمک بگیرید تا در پیاده روی شما را همراهی کند.



:: بازدید از این مطلب : 1247
|
امتیاز مطلب : 16
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : 20 مرداد 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : nahal

 

 
 

هارون الرشید به بهلول گفت : (مى خواهم كه روزى تو را مقرر كنم ، تا فكرت آسوده باشد) بهلول گفت : (مانعى ندارد، ولى سه عیب دارد:

اول : نمى دانى به چه چیزى محتاجم ، تا مهیا كنى .
دوم : نمى دانى چه وقت مى خواهم .
سوم : نمى دانى چقدر مى خواهم .
ولى خدا اینها را مى داند؛ با این تفاوت كه اگر خطایى از من سر بزند، تو حقوقم را قطع خواهى كرد، ولى خداوند هرگز روزى بندگانش را قطع نخواهد كرد.)


:: بازدید از این مطلب : 1965
|
امتیاز مطلب : 21
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
تاریخ انتشار : 20 مرداد 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : nahal

http://cartoon3000.persiangig.com/image/caricature/raghs03.jpg



:: بازدید از این مطلب : 1941
|
امتیاز مطلب : 28
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
تاریخ انتشار : 20 مرداد 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : nahal

بسیاری از خانم ها کنجکاو هستند ، بدانندمردی که به آنها توجه نشان می دهد آیا واقعا به آنها علاقمند است یا خیر ؟!     بسیاری از خانم ها کنجکاو هستند ، بدانندمردی که به آنها توجه نشان می دهد آیا واقعا به آنها علاقمند است یا خیر ؟! معمولا زبان بدن بیشتر از زبان گفتار گویای شخصیت و طرز تفکر افراد است .

چشم ها
اگر زمانیکه با نامزدتان به گردش می روید و یا در اغلب اوقات چشمان نامزدتان به شما دوخته شده ، نشانه این است که او عاشق شما و در جستجوی زوایای درونی و شخصیت نهفته شما است. اما اگر زمانیکه با یکدیگر هستید چشمان او به اطراف می چرخد نشان دهنده این است که او به دنبال شخص دیگری است و متوجه شما نمی باشد.

دهان
زمانیکه فردی به شما علاقمند می شود ، لبخندی عمیق و صمیمی به شما می زند. اما اگر دیدید او لبخندی خشک می زند انگار که آن لبخند را به زور روی لب های او دوخته اند بدانید که او از روی ادب با شما مانده و به محض اینکه فرصتی پیدا کند شما را ترک خواهد کرد. 

شانه ها
زمانیکه مردان در حال صحبت و گفتگو با فرد مورد علاقه شان هستند شانه هایشان به طور غیر ارادی به سمت جلو خم می شود . این حالت نشانه این است که آن مرد می خواهد شما در مرکز توجه اش باشید و تمام تمرکز و توجه اش به شما است.

 

بازوها
زمانیکه مرد مورد نظرتان بازوهایش را گشوده نشان دهنده علاقه به ایجاد صمیمیت و آشنایی بیشتری است. اما اگر کسی بازوهایش را بسته نشان دهنده این است که او علاقه ای ندارد شما به حریم شخصی اش وارد شوید.
دست ها
دستان خیس از عرق ، بازی کردن با دستان ، نشان دهنده این است که آن مرد به شما جذب شده است. زمانیکه او سعی میکند پیراهن یا موهایش را مرتب کند ، می خواهد در نظر شما بهترین باشد.
پاها
اگر مردی به شما جذب شده باشد سعی می کند در راه رفتن شما را راهنمایی کند ، مهم نیست کجا می روید ، موقعیت و حالتی که او به خود می گیرد نشان دهنده میزان صمیمیت و علاقه وی به شماست. او سعی می کند شما را حمایت کند و مراقب شماست.
قفسه سینه
زمانیکه با فردی قدم می زنید و او به شماعلاقمند است ، سینه اش را جلو داده و بازوهایش متمایل به عقب می باشد. این حالتی است که مردان سعی می کنند جنس مخالف شان را با آن تحت تاثیر قرار بدهند.
رفتار
فردی که به شما علاقمند شده سعی می کند در مقابل شما مانند یک جنتلمن رفتار کند ، در را برای شما باز می کند ، کمک می کند تا مانتو یا پالتویتان را بپوشید ، مراقب شماست و سعی می کند زندگی را برایتان ساده تر کند. با این نشانه ها می توانید بفهمید که مادرش او را به خوبی تربیت کرده و علامتی است برای اینکه بفهمید علاقه وی به شما واقعی است و فقط از روی ادب با شمار رفتار نمی کند.
شخصیت
بسیاری از مردان علاقه شان را پشت حرفهای آزاردهنده و نیش دارشان پنهان می کنند. آنها ممکن است جوک یا حرف خنده داری بزنند ، یا شما را دست بیندازند ؛ اما این نوع مردان با این کارهایشان در واقع دارند به شما نشان می دهند که عاشق تان شده اند. خب آدمها متفاوت اند ،‌مگر نه؟! 
کلمات
زمانیکه مردی از شما تعریف می کند ، نشانه این است که به شما علاقمند شده ؛ اما قبل از اینکه به او علاقمند شوید مطمئن شوید که پشت این تعاریف شخصیت و نیات بدی پنهان نشده باشد.


:: بازدید از این مطلب : 1851
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ انتشار : 20 مرداد 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : nahal


:: بازدید از این مطلب : 1486
|
امتیاز مطلب : 18
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : 20 مرداد 1389 | نظرات ()