نوشته شده توسط : nahal

گاهی مردان با برخی عادات و اعمالشان باعث می‌شوند همسرشان نسبت به رابطه با آنها سرد شود و شور و شوق رابطه زناشویی را از دست بدهد. اگر شما هم جزو این گروهید، بهتر است در برخی عادات و رفتارهایتان 
تجدیدنظر کنید. خصوصیات مردانی که از چنین عاداتی رنج می‌برند به شرح زیر است...
* مردانی كه با فیزیولوژی یا عملکرد بدن همسرشان هیچ آشنایی ندارند.
* مردانی كه در رابطه زناشویی با همسرشان بسیار خشن رفتار می‌کنند.
* مردانی كه نظافت مناسبی ندارند.
* مردانی كه بهداشت شخصی پایینی دارند؛ مثلا دهانشان همیشه بوی بد می‌دهد، ناخن‌هایشان بلند و ناپاک است، بدنشان بوی عرق می‌دهد، پاها و جوراب‌های بدبو و كثیف دارند و...
* مردانی كه بیش از حد طبیعی به ظاهر، قیافه و سرو و وضع زنان اهمیت می‌دهند.
* مردانی كه مدام از همسرشان رضایت در یک فعالیت زناشویی را می‌پرسند و به جای اینكه به عشق‌ورزی در رابطه رو بیاورند، صرفا به رضایت جسمی توجه می‌كنند.
* مردانی كه خیلی نگران عملكرد و توان زناشویی خود هستند؛ مثلا مدام بر این تصورند كه زودانزالی دارند، آلت تناسلی‌‌شان كوچك است یا چهره جذابی ندارند یا...
* مردانی كه در رابطه زناشویی، فقط خود را می‌بینند و به همسرشان توجه ندارند.
* مردانی كه بلافاصله پس از اتمام فعالیت زناشویی، به لحاظ احساسی و عاطفی از همسرشان دور می‌شوند.
* مردانی كه عادات شخصی ناپسند دارند؛ ‌مانند دست كردن در بینی و...
* مردانی كه دوست ندارند به همسر خودشان عشق‌ورزی و محبتی نشان بدهند.
* مردانی كه اشتغال ذهنی وسواس‌گونه و بیش از حدی به بدن خود دارند.
* مردانی كه تندخو و پرخاشگرند و اهل خوش‌رفتاری نیستند.
* مردانی كه همسرشان را دوست ندارند و نسبت به او هیچ احساسی ندارند.
* مردانی که در رابطه زناشویی خود از فیلم‌های مبتذل الگوبرداری می‌کنند.



:: بازدید از این مطلب : 1227
|
امتیاز مطلب : 16
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ انتشار : 18 مرداد 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : nahal
نام گذاری دوقلوهای یک متخصص کامپیوتر! (عکس)


:: بازدید از این مطلب : 1247
|
امتیاز مطلب : 19
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
تاریخ انتشار : 18 مرداد 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : nahal

از دور دیدم یك كارت پخش كن خیلی با كلاس ، كاغذهای رنگی قشنگی دستشه ولی به هر كسی نمیده! خانم ها رو که کلا تحویل نمی گرفت و در مورد آقایون هم خیلی گزینشی رفتار می كرد و معلوم بود فقط به كسانی كاغذ رو می داد كه مشخصات خاصی از نظر خودش داشته باشند ، اهل حروم كردن تبلیغات نبود... احساس كردم فكر می كنه هر كسی لیاقت داشتن این تبلیغات تمام رنگی گرون قیمت رو نداره ،لابد فقط به آدمهای باكلاس و شیك پوش و با شخصیت میده! از كنجكاوی قلبم داشت می اومد توی دهنم...!!!خدایا ، نظر این تبلیغاتچی خوش تیپ و با كلاس راجع به من چی خواهد بود؟! آیا منو تائید می كنه ؟!!  كفشهامو با پشت شلوارم پاك كردم تا مختصر گرد و خاكی كه روش نشسته بود پاك بشه و كفشم برق بزنه! شكم مبارك رو دادم تو و در عین حال سعی كردم خودم رو بی تفاوت نشون بدم! دل تو دلم نبود. یعنی منو می پسنده ؟ یعنی به من هم از این كاغذهای خوشگل میده...؟!همین طور كه سعی می كردم با بی تفاوتی از كنارش رد بشم با لبخند نگاهی بهم كرد و یک كاغذ رنگی به طرفم گرفت و گفت: "آقای محترم! بفرمایید!"  قند تو دلم آب شد! با لبخندی ظاهری و بدون دستپاچگی یا حالتی كه بهش نشون بده گفتم : ا ِ ، آهان ، خب چرا من؟من كه حواسم جای دیگه بود و به شما توجهی نداشتم! خیلی خوب ، باشه ، می گیرمش ولی الآن وقت خوندنش رو ندارم!كاغذ روگرفتم ...چند قدم اونورتر پیچیدم توی قنادی و اونقدر هول بودم كه داشتم با سر می رفتم توی كیك تولدی كه دست یک آقای میانسال بود! وایسادم وبا ولع تمام به كاغذ نگاه كردم ، نوشته بود : به پایین صفحه مراجعه کنید!!

.

.

.

.

.

.

.
.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.


.


.







دیگر نگران طاسی سر خود نباشید، پیوند مو با جدیدترین متد روز اروپا و امریكا



:: بازدید از این مطلب : 2115
|
امتیاز مطلب : 19
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
تاریخ انتشار : 18 مرداد 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : nahal

راه اندازی تجارت مسلما پر فراز و نشیب خواهد بود. هر اندازه كه با دقت و دانش پیش بروید، باز هم مرتكب اشتباهاتی خواهید شد. اما اگر ذهن خود را آماده كنید و به تجربیات دیگران توجه كنید، می توانید از وقوع بسیاری از این اشتباهات پیشگیری كنید.
در این فرصت به 7 اشتباه بزرگ تازه كاران و راه حلهائی برای گریز از آنها اشاره می كنیم.


اشتباه اول: راندن یك ماشین تندرو در جاده ای خاكی
همه ما شنیده ایم كه برای آغاز هر كار، به محركی قوی و شور و شوق فراوان، احتیاج است. اما داشتن این حرارت اولیه به تنهایی كاری از پیش نمی برد.

شما به یك برنامه احتیاج دارید.

در زمینه تجارتتان، درخصوص مشتریان و رقبای خود عمیقا تحقیق كنید و یك مدل حقیقی و مفید برای تجارت خود ساخته و روی یك سوال مهم تكیه كنید:

چگونه می خواهید پول در بیاورید؟

فرض كنید كه در صدد باز كردن یك مغازه هستید. محلی را انتخاب می كنید که باید هزینه اجاره آنرا بپردازید. ممكن است مخارج زیادی نیز برای تهیه دكورمناسب متحمل شوید بدون آنكه به نحوه بازگشت این هزینه ها بیاندیشید. محصولات شما كامل نیستند و به فكر بازاریابی هم نیستید. قطعا پس از چند ماه تجارت شما سقوط خواهد كرد.

نکته:هیچ روز كاری خود را بدون برنامه طی نكنید.


اشتباه دوم : ارزان فروشی
از یك كودك بخواهید كه بین یك كریستال 12 وجهی بدلی و یك قطعه الماس، یكی را انتخاب كند. كودك كریستال را انتخاب خواهد كرد. تازه كاران تجارت نیز به همین صورت عمل می كنند، فریب كمیت را می خورند و به كیفیت اهمیت نمی دهند.

آنها می اندیشند كه اگر جنسهای ارزان قیمت را عرضه كنند، فروش بهتری خواهند داشت و بزودی میلیونر خواهند شد.

اما این تصور غلط است.

تازه كاران دنیای تجارت قیمتهای محصولات و خدمات خود را بسیار پائین در نظر می گیرند و به این ترتیب در طول زندگی كاری خود نگران پول درآوردن خواهند بود و حتی زمانی كه سفارشی دریافت می كنند، خوشحال نخواهند شد زیرا فروش برای آنها سود كافی به همراه نخواهد داشت.

قبل از قیمت گذاری، همه چیز را بسنجید. هزینه های ثابت و متغیر را محاسبه كنید. روشهای تجاری و قیمتهای رقبا را مورد توجه قرار دهید و استراتژی فروش و بازاریابی خود را بهینه كرده و درآمد قابل قبول خود را در نظر آورید.

نکته:كریستالهای بدلی را به الماسها ترجیح ندهید.


اشتباه سوم: راه اندازی تجارت فقط برای هیجان
بیشتر اشخاصی كه در حال راه اندازی یك تجارت هستند، افرادی رویایی، خیال پرداز و ماجراجو هستند كه بیشتر به دنبال هیجان می گردند. این افراد به جای تفكر و تحمل جزئیات دشوار این كار، به فكر پیش روی هستند و می خواهند كه مسائل و بحرانها را به نوعی پشت سر بگذارند تا دوباره به میدان بازی برگردند و ماجراهای آن را دنبال كنند.

اما خستگی و ملالت از همین مسائل جزئی به تدریج ظاهر زیبای تجارت را به خطر خواهد انداخت، هدف تجارت كسب درآمد است و به مخاطره انداختن وضعیت فعلی در این حیطه نمی گنجد.
نکته:تجارت را وسیله ای برای هیجان انگیز كردن زندگی قرار ندهید.


اشتباه چهارم: غفلت از بازاریابی
تعداد كمی از صاحبان تجارتهایی كه تازه تاسیس شده اند برای بازاریابی اهمیت قائل می شوند و برنامه و بودجه خاصی برای آن اختصاص می دهند، زیرا تصور می كنند كه بازاریابی یك خرج غیر ضروری است و یا به علت شكستهای مقطعی از تاثیر بازاریابی در فروش مایوس می شوند.

بازاریابی، فروش فرد را تضمین می كند. اما به یاد داشته باشید که فروش هر روز محدود به همان روز است و لزوما فرآیندی ادامه دار نیست.

نمی توان از مرحله طرح و برنامه مستقیما به مرحله فروش رسید و بازاریابی را فراموش كرد.

این اشتباه از ناآگاهی افراد نسبت به چرخه فروش ناشی می شود. اولین افرادی كه برای راه اندازی تجارت به آنها احتیاج دارید، بازاریابها هستند. بازاریاب ها هستند كه می توانند شما را به دیگران معرفی كنند. پس از آن موقعیت فروش فراهم خواهد شد.
نکته:قبل از ارسال پیام آشنایی، به دنبال معامله نباشید.


اشتباه پنجم: اسارت در تجارت به جای ریاست به آن
هنگامی كه فردی 3 یا 4 وظیفه معین را در 7 روز هفته انجام می دهد نیازی به بهره گیری از شیوه های مدیریتی احساس نمی شود.

در آغاز به كار یك تجارت نیز، اتفاقات ناگهانی اما قابل پیش بینی بوقوع می پیوندد كه می توان آنها را توسط تجربیات شخصی یا با استفاده از روش آزمون و خطا حل كرد.
اما همین طور كه تجارت شما رشد می كند،مسائل پیچیده تر خواهند شد و این دو روش دیگر پاسخگوی آن ها نخواهند بود.

شما مسئول همه چیز هستید. شما باید اهداف تجارت را تعیین كنید و روش ها را انتخاب كنید، یا شخصی را برای انجام این وظیفه منصوب كنید.

بدون داشتن سیاست معین و شفافی در مورد مشخصات مشاغل، استخدام ها، اخراج ها، تعطیلات، نحوه جبران كمبودها، چگونگی ترفیع ها و... شركت و تجارت نوپای شما در معرض آسیب ها و خطرات جدی قرار خواهد گرفت و نهایتا" تجارت شما ضعیف خواهد شد.
توجه کنید که كتاب راهنمای قوانین شركت شما (حتی در حد یك صفحه) باید وجود داشته باشد.

نکته:اختیارات و وظایف خود را فراموش نكنید.


اشتباه ششم: پیش بینی ناقص بودجه

تازه كاران تجارت معمولا" نیازهای مالی خود را دست كم می گیرند. این افراد، در ابتدای كار هزینه زیادی را صرف خرید لوازم اداری و محصولاتی می كنند كه ممكن است بسیار تخصصی تر از آن چه باشد كه به آن نیاز دارند. هم چنین به این موضوع توجه نمی كنند كه اكثر مشتریان به طور اقساط خرید می كنند و بازگشت پول به كندی انجام می گیرد.
به همین علت مشاوران مدیریت معمولا" پیشنهاد می كنند كه پس از محاسبه بودجه مورد نیاز خود برای راه اندازی تجارت، حداقل 50% به آن اضافه كنید. به این ترتیب برای مدیریت ریسك های احتمالی آماده خواهید شد.

نکته:در مورد بودجه واقع بین باشید.


اشتباه هفتم: روابط غلط
شروع هر فعالیتی احتیاج به كار فراوان و سیستم پشتیبان دارد. فشار تعهدات زمانی و مسائل مالی باعث بروز مشكلاتی در روابط خواهد شد.

باید قدری از بار خود را سبك كنید و از كمك نزدیكان و دوستان خود در حد امكان استفاده كنید.

نکته:نگذارید كه یك اشتباه باعث یك عمر پشیمانی شود.

بسیاری از اشتباهات به این دلیل بروز می كنند كه تازه كاران تصور می كنند كه تمام كارها را باید خود به تنهایی انجام دهند.

به جای این كار بهتر است نقاط قوت خود را بشناسید و كمبودهای خود را بپذیرید و بعضی از امور را به دست متخصصین خاص آن بسپارید.

هنگامی كه به مسائل و شكست های اجتناب ناپذیر برخورد می كنید، این ضرب المثل قدیمی را به یاد بیاورید كه:هر شكست پلی است برای پیروزی های آینده.



:: بازدید از این مطلب : 1239
|
امتیاز مطلب : 19
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
تاریخ انتشار : 18 مرداد 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : nahal

روزی سقراط حکیم مردی را دید که خیلی ناراحت و متاثر بود .
علت ناراحتی اش را پرسید . شخص پاسخ داد :
در راه که می آمدم یکی از آشنایان را دیدم . سلام کردم.
جواب نداد
و با بی اعتنایی و خودخواهی گذشت و رفت .
و من از این طرز رفتار او خیلی رنجیدم .
سقراط گفت : چرا رنجیدی ؟ مرد با تعجب گفت :
خوب معلوم است که چنین رفتاری ناراحت کننده است .

سقراط پرسید : اگر در راه کسی را می دیدی که به زمین افتاده
و از درد به خود می پیچد
آیا از دست
او دلخور و رنجیده می شدی ؟
مرد گفت : مسلم است که هرگز دلخور نمی شدم .
آدم از بیمار بودن کسی دلخور نمی شود .
سقراط پرسید :
به جای دلخوری چه احساسی می یافتی و چه می کردی ؟
مرد جواب داد : احساس دلسوزی و شفقت .
و سعی می کردم طبیب یا دارویی به او برسانم .
سقراط گفت : همه این کارها را به خاطر آن می کردی که او را بیمار می دانستی .
آیا انسان تنها جسمش بیمار می شود ؟
و آیا کسی که رفتارش نا درست است ، روانش بیمار نیست ؟
اگر کسی فکر و روانش سالم باشد هرگز رفتار بدی از او دیده نمی شود ؟
بیماری فکری و روان نامش غفلت است.
و باید به جای دلخوری و رنجش نسبت به کسی که بدی می کند و غافل است دل سوزاند و کمک کرد .
و به او طبیب روح و داروی جان رساند .
پس از دست هیچ کس دلخور مشو و کینه به دل مگیر و آرامش خود را هرگز از دست مده .
” بدان که هر وقت کسی بدی می کند در آن لحظه بیمار است . “



:: بازدید از این مطلب : 1392
|
امتیاز مطلب : 23
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : 18 مرداد 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : nahal

کلمه ها عقاید شکل گرفته و افکار بیان شده هستند به عبارت ساده آن چه می گویی فکری است که بیان می شود. کلمه ها و اندیشه ها دارای امواجی نیرومند هستند که به زندگی و امورمان شکل می دهند.

اگر یک کارگر بی سواد بتواند یک اصطلاحی را در دنیا شایع کند؛ پس من و تو، ما و شما به طور حتم می توانیم استفاده از کلمه ها و اصطلاح های مثبت را در سطح کل ایران گسترش داده و انرژی مثبت را بین همه پخش کنیم..

امروزه ثابت شده که کلمات منفی نیروی منفی به سمت شخص می فرستند و او را به سمت منفی و بیماری سوق می دهند! به طور مثال وقتی به ما می گویند خسته نباشی دراصل خستگی را به یادمان می آورند و ناخودآگاه احساس خستگی می کنیم (با خودتان امتحان کنید) اما اگر به جای آن از یک عبارت مثبت استفاده شود نه تنها نیروی از دست رفته، ترمیم و خستگی جسم را از بین می برد بلکه نیروی مثبت و سازنده ای را به افراد هدیه می دهیم.

مثال:

به جای پدرم درآمد؛ بگوییم : خیلی راحت نبود

به جای خسته نباشید؛ بگوییم : خدا قوت

به جای دستت درد نکنه ؛ بگوییم : ممنون از محبتت، سلامت باشی

به جای گرفتارم؛ بگوییم : ‌در فرصت مناسب با شما خواهم بود

به جای دروغ نگو؛ بگوییم : راست می گی؟ راستی؟

به جای خدا بد نده؛ بگوییم : خدا سلامتی بده

به جای قابل نداره؛ بگوییم : هدیه برای شما

به جای شکست خورده؛ بگوییم : با تجربه

به جای مگه مشکل داری؛ بگوییم : مگه مسئله ای داری؟

به جای فقیر هستم؛‌بگوییم : ثروت کمی دارم

به جای بد نیستم؛ بگوییم :‌ خوب هستم

به جای بدرد من نمی خورد؛ بگوییم : مناسب من نیست

به جای مشکل دارم؛ بگوییم : مسئله دارم

به جای جانم به لبم رسید؛ بگوییم : چندان هم راحت نبود

به جای فراموش نکنی؛ بگوییم : یادت باشه

به جای داد نزن؛ ‌بگوییم : آرام باش

به جای من مریض و غمگین نیستم؛‌ بگوییم :‌ من سالم و با نشاط هستم

به جای غم آخرت باشد؛ بگوییم : شما را در شادی ها ببینم

به جای ببخشید مزاحمتون شدم؛ بگوییم : از این که وقت خود را در اختیار من گذاشتید متشکرم

به جای لعنت بر پدر کسی که اینجا آشغال بریزد ؛ بگوییم: رحمت بر پدر کسی که اینجا آشغال نمی ریزد

شما هم می‌توانید به این لیست مواردی رو اضافه کرده و برای دیگران بفرستید…

وقتی بعد از مدتی همدیگر را می‌بینیم، به جای توجه کردن به نقاط ضعف همدیگر و نام بردن از آنها مثل:

چقدر چاق شدی؟”،

“چقدر لاغر شدی؟”،

“چقدر خسته به نظر می‌آیی؟”،

“چرا موهات را این قدر کوتاه کردی؟”،

“چرا ریشت را بلند کردی؟”،

“چرا توهمی؟”،

“چرا رنگت پریده؟”،

“چرا تلفن نکردی؟”،

“چرا حال مرا نپرسیدی؟” و ….

بهتر است بگوییم : “سلام به روی ماهت”، “چقدر خوشحال شدم تو را دیدم”، و …. عبارات دیگری که نه تنها بیانگر نقاط ضعف طرف مقابل ما نیست بلکه نوعی اعتماد به نفس را به مخاطبمان القاء میکند. البته اگر اصراری نداشته باشیم که حتماً درباره ی همدیگر اظهار نظر کنیم، وگرنه می‌شود که درباره ی موضوعات مشترک، البته در محوریت مثبت با هم صحبت کنیم.



:: بازدید از این مطلب : 1397
|
امتیاز مطلب : 16
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : 18 مرداد 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : nahal
 
 

پای راست شما احمق است، باور نمی‌کنید؟ پس این تست را انجام دهید!!؟

در حالی که پشت میز کارتان نشسته اید پای راستتان را از زمین بالا ببرید و ...

در حالی که پشت میز کارتان نشسته اید پای راستتان را از زمین بالا ببرید و در جهت عقربه های ساعت بصورت دایره ای بچرخانید
همزمان با این عمل با دست راست خود عدد 6 (عدد شش فارسی) را در هوا بنویسید.
مشاهده خواهید کرد که پایتان نیز جهت حرکت خود را تغییر می‌دهد!
امتحان کنید
دیدید گفتم. کاری از دستتان بر نمی‌آید. پای راستتان احمق است!
 


:: بازدید از این مطلب : 1190
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ انتشار : 18 مرداد 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : nahal
 
 

چرا رژیمهای غذایی کاهش وزن با افسردگی همراه می‌شوند؟!

خانمی بعد از کاهش وزن خود می‌گوید:اضافه وزنم کاملا از بین رفته است ، اکنون تناسب‌اندامم در حالت نورمال است ، اما دیگر توان و انرژی سابق را ندارم...
 
چرا هنگامی که وزن‌تان کم می‌شود به دنبال کاهش وزن ، افسردگی نیز با ﺁن همراه می‌شود ؟
 
معمولا وقتی که شما به خاطر این که وزن‌تان کاهش پیدا کند رژیم می‌گیرید بعد از ﺁن دیده می‌شود که افراد حالت افسردگی می‌گیرند .
 
* خانمی نزد‌یک پزشک تغذیه می‌رود و مشکل خود را بدین شیوه توضیح می‌دهد : من سال گذشته به دلیل این که پانزده کیلو گرم  اضافه وزن داشتم ، مجبور شدم که رژیم غذایی بگیرم ، علی رغم این که رژیم سختی نداشتم اما تا سال ﺁینده این اضافه وزنم کاملا از بین رفته است ، اکنون تناسب‌اندامم در حالت نورمال است ، اما دیگر توان و انرژی سابق را ندارم .
 
برای مثال در سابق با این که اضافه وزن داشتم اما هنگامی که به پیاده روی می‌رفتم ، به راحتی می‌توانستم دو‌یا سه ساعت ساعت‌های پیاده روی کنم بدون این که احساس خستگی کنم با وجود این که در ﺁن هنگام اضافه وزن داشتم اما در حال حاضر با  این که خیلی لاغرتر شده ام اما دیگر انرژی برای پیاده روی‌های طولانی ندارم و زود خسته می‌شوم حتی برای‌یک ساعت !!
 
امروز بعد از این رژیم احساس می‌کنم که خیلی ضعیف شده ام و بدنم دیگر توان سابق را ندارد . چه کاری باید انجام بدهم  تا انرژی سابق به بدنم باز گردد ؟؟ 
 
 
پزشک تغذیه بدین ترتیب پاسخ می‌دهد :
شما توانایی را که در سابق داشتید به خاطر خوردن موادی بوده است که انرژی زا بوده‌اند ،  به همین دلیل شما قدرت زیادی برای انجام کارهای داشته اید ، اما در حال حاضر که به مدت‌یک سال است رژیم گرفته اید ،  اگر با رژیم ‌یک دکتر تغذیه پیش رفته باشید این مواد را کم تر به بدن‌تان رسانده اید‌یا اگر خودتان بدون این که نزد پزشکی رفته باشید  و رژیمی را برای خودتان تنظیم کرده باشید در این جاست که‌یک فاجعه رخ داده است زیرا معمولا در این رژیم‌های ،  افراد موادی را که برای بدن شان لازم است را به طور کامل قطع می‌کنند ، موادی را که در سابق همیشه به بدن شان می‌رسیده است بعد از مدتی به طور‌  یکدفعه ﺁن را قطع می‌کنند . 
 
به همین دلیل عوارض خطرناکی بعد از رژیم برا‌ی ﺁنها وجود دارد . این مطلب که شما قدرت و انرژی سابق برای انجام کارهای‌تان  را ندارید ، امری طبیعی است زیرا تا مدتی بعد از رژیم این اتفاق برای تمام افراد پیش می‌ﺁید ،  اما کم شدن انرژی در افراد محتلف  بر اساس رژیمی که گرفته‌اند متفاوت  می‌شود .
 
* بدن شما تا مدتی حتی گاهی تا‌یک سال این حالات را حفظ می‌کند اما با مرور زمان و عادت کردن بدن‌تان به این سبک جدید  غذای شما  کم کم عادت می‌کند و خود را وفق می‌دهد تا به مرور بهتر شود .
 
اما پاسخ این که چرا افراد بعد از رژیم دچار افسردگی می‌شوند ؟؟
پاسخ این سئوال بدین ترتیب است :
 
زیرا افرادی که اضافه‌ی وزن داشته‌اند ، هر موقع گرسنه می‌شدند غذا می‌حوردند و گرسنگی خود را ارضاﺀ می‌کردند اما به هنگام رژیم مجبور شده‌اند که هر گاه گرسنه می‌شوند غذایی نخورند ، گرسنگی را تحمل کنند به همین دلیل گرسنگی به شما  فشار ﺁورده است .
 
معمولا وقتی که انسان‌های‌یک روز را روزه می‌گیرند ، گرسنگی به ﺁنها فشار می‌ﺁورد ، در طول روز حتی تا فردای ﺁن روز عصبی هستند ، دیگه چه برسد به این که شما برای‌یک مدت طولانی رژیم بگیرید .
 
این مسائل همه‌ی برای‌یک مدت است تا حدود‌یک سال اما  بعد از این مدت همه‌ی چیز به مرور زمان  بهبود می‌یابد . برای اینکه به‌یک وزن ایده ﺁل برسید همان طور که در طول رژیم متحمل سختی‌هایی می‌شوید تا مدت حدود‌یک سال باید این مشکلات تا تحمل کنید تا هم وضع روحی‌تان بهتر شود و هم این که مشکلات ضعفی که در بدنتان احساس می‌کنید از بین برود .
 
البته  مسئله‌ی رژیم تنها به غذا خوردن مربوط نمی شود ، شما باید  در زمان‌ها و ساعت‌هایی را که به خواب‌تان اختصاص می‌دهید دقت کنید ، اگر شما در غذاهایی که می‌حوردید مراعات کنید اما به جای ﺁن خواب‌تان را کنترل نکنید و مدت زیادی را در طول روز برای این که گرسنگی را احساس نکنید بخوابید ، باز هم چاق می‌شوید و تفاوت زیادی در وزن‌تان به وحود نمی ﺁمد .
 
لازم به ذکر است که بیان کنیم افرادی که در زندگی خانوادگی شان مشکل دارند ، در طول رژیم متحمل سختی‌های بیشتری می‌شوند زیرا علاوه بر فشاری که رژیم بر ﺁنها وارد می‌کند ، فشار مشکلات زندگی را نیز باید تحمل کنند .
 
در این دوره و مدت بعد از رژیم  :
ورزش کردن ، پیاده روی  ، رفتن به محیط‌های شاد تاثیر مستقیمی را بر روحیه‌ی شما می‌گذارد و باعث می‌شود روحیه‌ی شما بالاتر رود ، انرژی مثبت زیادی را به شما منتقل می‌کند . به کلاس‌های‌یوگا و مدیتیشن بروید تا فکر خود را از افسردگی که دچار ﺁن شده است دور کنید . لباس‌هایی با رنگ‌های شاد بپوشید ، زیرا پوشیدن و دیدن این رنگ لباس‌های در روحیه‌ی شما تاثیر گذار است .


:: بازدید از این مطلب : 1082
|
امتیاز مطلب : 19
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : 17 مرداد 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : nahal
 
 

مهم ترین روش های لاغری در دنیا

این روزها روش های متنوع و رنگارنگی برای درمان چاقی پیشنهاد می شود اما بسیاری از آنها به جای اینکه برای فرد سودمند باشند و باعث ارتقای سلامت وی شوند ، برای او زیانبارند .



 روش های درمان چاقی
این روزها روش های متنوع و رنگارنگی برای درمان چاقی پیشنهاد می شود اما بسیاری از آنها به جای اینکه برای فرد سودمند باشند و باعث ارتقای سلامت وی شوند ، برای او زیانبارند .
در این مقاله به چند روش کاهش وزن اشاره می شود اما این بدان معنا نیست که همه آنها را تایید می کنیم بلکه هدفمان فقط آشنایی با آنهاست .

روش اول استفاده از رژیم غذایی همراه با ورزش است:
این روش موثر ترین بهترین و سالم ترین روش کاهش وزن است و متخصصان برای عموم افراد چاق این شیوه را پیشنهاد می کنند .

دومین روش اصلاحات رفتاری است:
به این معنا که افراد باید از برخی رفتارها و عادت هایی که باعث چاقی می شود مانند نوک زدن به غذا و غذا خوردن جلوی تلویزیون پرهیز کنند و در عوض به عاداتی مانند آهسته خوردن و جویدن کامل غذا روی آورند. این روش هم مسلما یکی از شیوه های موثر و سالم کاهش وزن و مورد تایید و تاکید متخصصان است .

روش بعدی استفاده از داروهاست:
در این روش از داروهایی استفاده می شود که با دستکاری برخی ساز و کارهای طبیعی بدن باعث کاهش وزن می شوند از آنجا که استفاده از این داروها فرایندهای طبیعی بدن را به هم می زند و گاه باعث ایجاد عوارض جبران ناپذیر در افراد می شود ، متخصصان به هیچ عنوان آن را توصیه نمی کنند.

روش بعدی ، عمل جراحی است:
در این شیوه ، جراح با برداشتن قسمتی از معده یا روده باعث کاهش جذب و هضم غذا می شود این روش به علت داشتن عوارض جانبی بسیار فراوان فقط در مبتلایان به چاقی های بسیار شدید و مفرط موسوم به چاقی کشنده کاربرد دارد و در شرایط بسیار ویژه انجام می شود.

شیوه بعدی روشی موسوم به لایپوساکشن است:
در این روش جراح با استفاده از دستگاه ویژه مکنده ، چربی زیر پوستی را مثلا در ناحیه شکم خارج می کند. این روش نیز عوارض بسیار زیادی حین عمل دارد که یکی از آنها ورود تکه های کوچک چربی به جریان خون است که باعث سکته قلبی و مغزی می شود. علاوه بر این ، بیشتر افرادی که از این شیوه استفاده کرده اند ، دوباره توده چربی در ناحیه شکمشان جمع می شود اما این بار به صورت ناموزون ، نامتقارن و بدشکل.

با توجه به مواردی که گفته شد متخصصان فقط استفاده از روش اول یعنی رژیم غذایی ، ورزش و تغییر شیوه زندگی را برای کاهش وزن توصیه می کنند.


:: بازدید از این مطلب : 1369
|
امتیاز مطلب : 21
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
تاریخ انتشار : 17 مرداد 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : nahal

دلم برات تنگ شده 


اما من...من میتونم این دوری رو تحمل كنم...
به فاصله ها فكر نمی كنم...میدونی چرا؟؟
آخه... جای نگاهت رو نگاهم مونده...
هنوز عطر دستات رو از دستام میتونم استشمام كنم...
رد احساست روی دلم جا مونده ...
میتونم تپشهای قلبت رو بشمارم...
چشمای بی قرارت هنوزم دارن باهام حرف میزنن...
حالا چطور بگم تنهام؟ چطور بگم تو نیستی؟

چطور بگم با من نیستی؟...
آره!خودت میدونی... میدونی كه همیشه با منی...
میدونی كه تو،توی لحظه لحظه های من جاری هستی...
آخه...تو،توی قلب منی...آره!
تو قلب من...برای همینه كه همیشه با منی...
برای همینه كه حتی یه لحظه هم ازم دور نیستی...
برای همینه كه می تونم دوریت رو تحمل كنم...
آخه هر وقت دلم برات تنگ میشه...
هر وقت حس میكنم دیگه طاقت ندارم...
دیگه نمیتونم تحمل كنم...
دستامو می ذارم رو صورتم و یه نفس عمیق میكشم...
دستامو كه بو میكنم مست میشم... مست از عطرت.
صدای مهربونت رو میشنوم...و آخر همهء اینها...
به یه چیز میرسم...به عشق و به تو...آره...به تو...
اونوقت دلتنگیم بر طرف میشه...
اونوقت تو رو نزدیكتر از همیشه حس میكنم...
اونوقت دیگه تنها نیستم
حالا من این تنهایی رو خیلی خیلی دوسش دارم...
به این تنهایی دل بستم...حالا میدونم كه این تنهایی خالی نیست...
پر از یاد عشقه... پر از اشكهای گرم عاشقونه..



:: بازدید از این مطلب : 1198
|
امتیاز مطلب : 25
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : 17 مرداد 1389 | نظرات ()