'به فکری که آدمها دربارهتان میکنند اهمیت بدهید تا همیشه زندانی آنها باشید.'-لائوتزو
اکنون صادق باشید، برای نگرانی از فکری که آدمهای دیگر دربارهتان میکنند چهقدر از وقتتان را صرف میکنید؟
همهی ما تا حدودی به فکری که آدمهای اطرافمان دربارهی ما میکنند اهمیت میدهیم. چون ما ذاتا موحوداتی اجتماعی هستیم، این تمایلی کاملا طبیعی و انسانی است که بخواهیم آدمها به خاطر شخصیتمان ما را بپذیرند و دوست بدارند.
اما مقولهای با عنوان اهمیت بیش از حد وجود دارد.
آیا کنجکاو هستید بدانید کسی پشت سرتان حرف میزند یا نه؟ آیا کنجکاو هستید بدانید آدمهای دیگر دربارهی ظاهرتان، لباستان، شغلتان، یا تصمیمهایی که میگیرید چه فکری میکنند؟ آیا همیشه به دنبال تایید گرفتن از آدمهای اطرافتان هستید؟
علتاش آن است که وقتی تا این حد به فکری که آدمهای دیگر میکنند اهمیت میدهید، داوطلبانه در دام یک زندگی پر از بدبختی و نارضایتی میافتید.
حقیقت این است که اگر میخواهید در این زندگی راه و رسم استثنایی خودتان را در پیش بگیرید و شاد باشید، باید یاد بگیرید به فکری که دیگران میکنند خیلی اهمیت ندهید. به هر حال، هیچکس با گوش کردن به هر نظر و قضاوتی که سر راهاش قرار میگیرد به چیزهای خارقالعاده دست نمییابد.
بنابراین اگر بخواهید خودتان را 'وفق بدهید' و نگران فکری باشید که شاید دیگران دربارهتان بکنند یا نکنند، چگونه میخواهید پیشرفت کنید؟
برای شادی و سلامت عقلی خودتان، وقت آن رسیدهاست فارغ از آنچه دیگران دربارهی موضوعی میگویند، نسبت به تصمیمهایتان و زندگیتان احساس خوبی داشتهباشید. چگونگی آن در ادامه آمدهاست:
۱. عذرخواهی نکنید.
برای اینکه تشخیص دهید برای نگرانی از آنچه دیگران فکر میکنند وقت زیادی را صرف میکنید یا نه، یک راه آسان این است که ببینید آیا دائم به خاطر راه و روشتان از دیگران عذرخواهی میکنید یا نه.
اگر اشتباهی مرتکب شدهاید و عذرخواهی در آن اوضاع کاملا توجیهپذیر است، جلو بروید و بگویید متاسفم! ولی اسیر عادت عذرخواهی کردن فقط به خاطر شخصیتتان نشوید. جدا شدن از اکثریت، اظهار نظرات متفاوت، یا اهمیت دادن به چیزی که برایتان مهم است، برای عذرخواهی علتهایی واقعی نیستند.
۲. به یاد داشتهباشید چهچیزی برایتان مهم است.
تا به حال شدهاست انتخابی بکنید یا مسیر خاصی را دنبال کنید، فقط چون چیزی بودهاست که دیگران برایتان خواستهاند، یا به خاطر اینکه احساس کردهاید باید این کار را بکنید؟ اگر جوابتان مثبت است، باید تا به حال فهمیدهباشید این رویکرد به ندرت عاقبت خوبی دارد. فرقی نمیکند شغلی را بپذیرید که نمیتوانید تحمل کنید فقط به خاطر اینکه پدر و مادرتان را خوشحال میکند، یا فرصتی بزرگی را از دست بدهید چون فکر میکنید دوستانتان آن را 'درک نمیکنند'-اگر هرچیزی غیر از خودِ واقعیتان باشید امکان ندارد شاد باشید.
شما آدم خودتان هستید.؛ از این آزادی استفاده کنید تا به اقدامهایی مبادرت کنید که در راستای اهداف خودتان هستند. نباید هدفتان این باشد که دیگران را تحت تاثیر قرار بدهید، به یاد داشتهباشید این زندگی شما است، پس روی چیزی تمرکز کنید که برایتان مهم است.
۳. بیش از حد به خودتان فکر نکنید.
آیا تمایل دارید هر چیزی را بیش از حد تحلیل کنید؟ وقتی نگران این هستیم که دیگران چه فکری دربارهی ما میکنند، ممکن است در دائما در دام حدس و گمان بیفتیم و نگران هر حرف و اقداممان باشیم. تصمیم بگیرید فورا این را کنار بگذارید. برای چیزهایی که نمیتوانید کنترل کنید انرژیتان را تلف نکنید.
آدمها شما را قضاوت خواهندکرد. زندگی همین است. اما در عین حال مهم است به یاد داشتهباشید آدمها هیچوقت به اندازهای که افکارتان باعث میشود باور داشتهباشید، قضاوتتان نمیکنند.
اما در هر صورت چرا نگران چیزی هستید که نمیتوانید کنترل کنید؟ چیزی که مهم است احساسی است که خودتان نسبت به انتخابهایتان دارید، بنابراین برای شادی خودتان، روی بهترین تصمیمگیری ممکن تمرکز کنید.
۴. واقعا هوشیار باشید اطرافتان را با کسانی پر میکنید.
اطرافتان را با چه نوع آدمهایی پر میکنید؟ وقتی به جای آدمهای منفیباف و مخالفخوان که انرژی را از رویاهایتان را میگیرند، آدمهایی اطرافتان هستند که باعث تعالیتان میشوند و به شما الهام میبخشند، همیشه آسانتر است که خودتان باشید و نسبت به زندگیتان حس خوبی داشتهباشید.
مشخصا، قرار نیست همیشه با هرکسی که ملاقات میکنید توافق داشتهباشید. چرا باید توافق داشتهباشید؟ اگر همهی ما ایدهها و باورهای مشترک و یکسانی داشتیم زندگی یکنواخت و کسلکننده میشد. با این حال اینکه اطرافتان حداقل گروه کوچکی از آدمها را داشتهباشید که در کنارشان میتوانید خودِ مطلقتان باشید، میتواند بسیار مفید باشد. به هر حال، هرچه بیشتر بتوانیدخودِ مطلق واقعیتان باشید، شادتر خواهیدبود. هدف نهایی این است که هر لحظهی زندگیتان خودِ مطلق واقعیتان باشید. پیشرفت محض، هرقدر کوچک، بهانهای برای جشن گرفتن است.
۵. یاد بگیرید فردیت دیگران را درک کنید و بپذیرید.
وقتی یاد گرفتید چگونه زندگی خودتان را داشتهباشید و از نگرانی فکری که دیگران میکنند رها شوید و فردیت خودتان را حفظ کنید، فراموش نکنید نسبت به دیگران نیز همین تواضع را داشتهباشید.
سعی کنید منحصر بهفردبودن دیگران را بپذیرید و آنها را به آن تشویق کنید. از شایعهسازی و فکرهای منفی دربارهی کسانی که درکشان نمیکنید خودداری کنید، و از همه مهمتر، زود قضاوت نکنید.
۶. به یاد داشتهباشید- آنها که اهمیت نمیدهند موفق میشوند.
تصور کنید اگر ما به چیزهای بیاهمیت بیش از حد اهمیت نمیدادیم، و در عوض، بیشتر وقت و انرژیمان را صرف توجه به چیزهایی میکردیم که مهم هستند، زندگیمان چهقدر سادهتر و بهرهورتر میشد!
درک کنید که وقتتان محدود است و از این به عنوان همان دعوت به بیداری استفاده کنید که برای آغاز توجه کمتر به مسائل بیاهمیت و تلاش بیشتر نیاز دارید. بنابراین اگر دوستانتان فکر کنند ایدهی کسبوکاری جدیدتان یک شکست بزرگ خواهدبود چه میشود؟ اگر برای شما و برای شاد بودنتان مهم است، و باور دارید که میتواند تاثیر مثبتی روی دنیا داشتهباشد- چرا چیزهایی که دیگران میگویند اهمیت باید اهمیت داشتهباشد؟ اگر قلباً میدانید در مسیری اشتباه قرار دارید و میخواهید تغییر جهت بدهید، چرا نگران این هستید که دیگران چه فکری میکنند؟
با نگرش درست، حمایت درست، و اقدامهای بسیار، میتوانید هر چیزی را که میخواهید بسازید و بهدست بیاورید. چیزی که ممکن است برای یک فرد درست باشد، ممکن است برای فردی دیگر کاملا غلط باشد. ما همه نیازها متفاوت و مسیرهای متفاوتی برای دنبال کردن داریم، بنابراین اجازه ندهید ترستان از اینکه دیگران چه فکری میکنند سد راهتان شود.
آیا میتوانید زمانی را به یاد بیاورید که به مخالفخوانها اثبات کردید اشتباه میکنند، یا مجبور بودید به ترستان از فکری که دیگران دربارهتان میکنند غلبه کنید؟
ترجمه:تحریریه نشریه بازده_مینا بنادکوکی
منبع:
:: بازدید از این مطلب : 754
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0